نو بهار است در آن کوش که خوشدل باشی که بسی گل بدهد باز تو در گل باشی

بالاخره سال ٩١ تموم شد یعنی یه سال دیگه هم تموم شد و نوروز اومده دوباره بهار شده و این بهار باهمه بهار های عمرمون فرق میکنه امسال بهترین نوروزبهترین هفت سین و بهترین عیدی عمرم رو داشتم چون امیرعلی در کنارمون بود اولین نوروز سه نفری ما بیشتر از هرسال بهم خوش گذشت و پسری انگار هرروز به اندازه ١٠ روز باهوش تر زیباتر و زبل تر میشه

روز ٣٠ فروردین سال تحویل شد و بابا تا صاعت ١ سرکار بود و سال تحویل ساعت ٢:٣٣ بود من و امیرعلی صبح بیدار شدیم رفتیم خرید وسائل ٧ سین و تا بابا بیاد با کمک هم٧سین رو چیدیم و بابایی اومد سال تحویل شد و عید دیدنی ها هم از ٥ دقیقه بعدش شروع شد که با گذاشتن عکس هاش همه رو توضیح میدم

روزسی ام 

خونه مامان جون

روز اول

خونه خاله بزرگه بابا عیدی ٥٠ تومن

عصری خونه عمه صدیقه چشم روشنی ١٠٠ تومن عیدی ١٠ تومن

شبش خونه خاله فریبا عیدی ١ دست لباس زیبا ١٠ تومن و ١ گلدون خوشجل

روز دوم

صبح خونه خاله کوچیکه بابا عیدی ١٥ تومن

شب خونه مامانی عیدی یه دوچرخه و ٥٠ تومن

روزسوم

صبح خونه خاله نیره عیدی ١٠ تومن

عصر خونه عمو مسعود عیدی ١٠ تومن

غروب خونه خاله فاطمه عیدی ١٠ تومن

روز پنجم

شب خونه خاله فریده ١٠ تومن عیدی و یه بلوز خوشجل

روز ششم

کلی مهمون اومد خونمون و خاله پروین ٤٠ تومن عیدی داد

روز یازدهم

عصری خونه مامانی که دختر خاله مامان ١٥ عیدی داد  ÷سر خاله مامان ٥ تومن عیدی داد

شب به مناسبت سالگرد ازدواجمون عمو محسن شام دعوت کرده بودند که خیلی خوش گذشت و ١٠ عیدی گرفت آقا امیر خان

اینا رو واسه این نوشتم که به همه بگم دستتون دردنکنه و ان شالله به شادی تون جبران کنیم و امیر علی بدونه همه چقدر براش زحمت کشیدند

در ضمن

متاسفانه ١٠ فروردیم پدر زن عمو فریده فوت شدند که باعث ناراحتی همه مون شد خدا صبر به ایشون عطاکنه